نیایش

نیایش جان تا این لحظه 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن دارد

شیرین کاری های تازه نیایش جونم

نمی دونم چرا هر کاری که یاد میگیره بعد چند روز فراموش میکنه مثله نی نای نای کردن که دو روز بود فراموش کرده بود اما دیشب که رفتیم عروسی دوست باباییش وقتی برگشتیم دیدیم مدل جدیدیتری یاد گرفته و با دست باز نی نای نای میکنه و خودشم به دستاش نگاه میکنه

وایییی خیلی خوردنی میشه 

یکی دیگه از شیرین کاریای جدید نیایش جون اینکه زبون درازی میکنه که من قوبون اون زبون کوچولو و قرمزش بشم الهی

نیایش خانوم یاد گرفته نی نای نای بکنه و یه کار دیگه ای که جدیدا یاد

گرفته با دستاش انجام بده اینه که شصت دستشو روی شیمگش یا کف دست دیگش میزاره و می چرخونه. من عاشق این کاراشم


وقتی عطسه میکنه قبلش یه صدایی از خودش در میاره بعد عطسه میکنه که ما از خنده ریسه میریم


گل مامان امروز تونست با رورویکش راه بره وقتی هم بهش میگفتم آفرین خیلی ذوق میکرد و بیشتر سعی میکرد.مامانی فدای اون قدمای کوچولوش

بره

یه چند روزی حرف میزدی میگفتی اد . امه . ابا. اما حالا مثله اینکه فراموش کردی فقط جیغ میزنی اونم یه جیغای ظریف که من میمیرم براش

نیایش عاشق بازیگوشیه و خیلی کنجکاوه. و آیینه بازی و رورویک سواری رو خیلی دوست داره. عشق بیرونه و وقتی میریم بیرون کلی ذوق میکنه و جیغ میزنه و دی دید سواری رو هم خیلی دوست داره


از همون روزی که بدنیا اومد هر دو تا شصت پاشو بالا میگرفت هنوزم همین کارو میکنه.

همیشه هم پاهاشو روی هم میندازه جیگرم .

عاشق دستاشه و همش با انگشتاش بازی میکنه و شصت دستشو میگیره با دست دیگش و تو دهنش میکنه کوچولوی من خیلی بانمکه همه عاشقشن

وقتی غذا میخوره یا آب میخوره حرفم میزنه که خیلی بانمک میشه دوست دارم اون موقع کلی فشارش بدم بوس بوسش کنم راستی یه چیزه دیگه نیایش عاشق بوس کردنه و وقتی بوسش میکنی کلی میخنده هر چی هم اذیتش کنی هیچی نمیگه خیلی هم قلقلکیه وقتی هم دستشو از تو آستینش در میارم قلقلکش میاد و میخندهه خیلی مهربونه نانازم



تازگیا موقعی که خوابش میاد و داره میخوابه خودش سرشو تکون میده و بعدش که خوابش میبره دستشو میزاره روی چشماش که من عاشق این کاراشم.

خیلی شیطون شده هرکی میاد خونمون و بخواد بره دنبالش گریه میکنه و می خواد باهاش بره. باورم نمیشه اینقد زود این روزا داره میگذره بعضی وقتا دلم برای کوچولو تر بودنش تنگ میشه.

یه چیزه جالب وقتی میره حمام تو حمام اولش که آب بازی میکنه اما موقع شستن به جایی که گریه کنه خوابش میبره نمیدونم چرا؟


فکرکنم خنده رو ترین دخمل دنیارو دارم حتی با یه کار کوچیک صدای خندش در میاد مثلا دیروز با یه دستمال کاغذی که جلوی صورتش تکون میدادم کلی خندید ، من فدای اون خنده های از ته دلیش برم


تاریخ : 18 خرداد 1392 - 01:19 | توسط : مامان نیایش | بازدید : 1517 | موضوع : وبلاگ | 19 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام